یوفایل

یوفایل

Yufile
یوفایل

یوفایل

Yufile

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق رضایت شغلی و سلامت


چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق رضایت شغلی و سلامت

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق رضایت شغلی و سلامت

دانلود چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق رضایت شغلی و سلامت

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق  رضایت شغلی و سلامت
 مبانی نظری و فصل دوم تحقیق  رضایت شغلی و سلامت
چارچوب مبانی نظری تحقیق  رضایت شغلی و سلامت
چارچوب مبانی نظری
فصل دوم تحقیق  رضایت شغلی و سلامت
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 130 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 43
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 43صفحه
نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

چارچوب این پژوهش پنداشتی است و بر اساس مفاهیم اصلی رضایت شغلی و سلامت استوار است. در مورد مفهوم رضایت شغلی، تعریف رضایت شغلی، عوامل موثر بر رضایت شغلی، ابعاد، نظریات و تئوری­های موجود در رضایتمندی شغلی و در خصوص مفهوم سلامت، تعریف سلامت از دیدگاه­های مختلف، ابعاد سلامت، مدل­­های موجود در سلامت، عوامل موثر بر سلامت مورد بحث قرار می­گیرد.

   رضایت، همواره به عنوان یک رابطه بین انتظار و یک تجربه زیسته معنی می‌شود و این رابطه را می‌توان بر حسب موقعیت‌های فردی و تعادل بین سهمی که فرد از این موقعیتها دارد، و بازگشت ناشی از این تبادل بین انتظار و تجربه زیسته تبیین نمود. بنابراین به زبان ساده‌تر رضایت فاصله بین ایده آل(انتظار) و واقعیت(تجربه زیسته) تعریف می‌شود. هر چند فاصله این دو تفاضل ایده­آل و واقعیت کمتر شود فرد راضی‌تر و عکس این قضیه هر چند این فاصله بیش‌تر شود ناراضی خواهد بود. در زمانی که فرد در یک موقعیت شغلی قرار می­گیرد اگر فاصله بین ایده‌آلها و انتظارات او از شغل با واقعیت تجربه نموده او کمتر باشد رضایت شغلی او نیز بیشتر خواهد بود(51 و60).

   در منابع تعاریف متعددی از رضایت شغلی ارائه شده است. ساعتچی رضایت شغلی را درجه ای از خشنودی می­داند که کارمند از ارضای نیازهای خود به وسیله شغلش تحصیل می­کند. شفیع آبادی معتقد است رضایت شغلی، احساس فرد نسبت به شغلش است. به عبارت دیگر، میزان کلی تأثرات مثبتی که افراد نسبت به شغل­شان دارند، مثلاً زمانی که گفته می­شود فرد رضایت شغلی دارد، منظور اینست که فرد شغل خود را دوست دارد و احساسات او نسبت به آن مثبت است(55). کوهلن معتقد است اگر انگیزه­های اصلی و مهم فرد در زمینه شغلش و کارهایی که انجام می­دهد ارضاء شوند، رضایت از شغل میسر خواهد شد. هرچه فاصله بین نیازهای شخصی فرد و ادراک یا نگرش او نسبت به توانایی بالقوه شغل برای ارضاء این نیازها کمتر باشد رضایت شغلی نیز بیشتر خواهد بود(68). وجود انگیزش در شغل برای ادامه اشتغال لازم و ضروری است و اگر فرد به شغل خود علاقمند نباشد و در انجام وظایفش برانگیخته نشود ادامه حرفه برایش ملالت آور خواهد بود. ولی برآورده شدن نیازها از طریق حرفه احساس رضایت نسبت به شغل ایجاد می­شود. بسته به اهمیت و شدت وجود نیاز و میزان ارضاء آن توسط حرفه، احساس رضایت نیز بیشتر خواهد بود(68).

 رضایتمندی شغلی شامل نگرش مثبت یا منفی فرد از شغل می­باشد و متاثر از عوامل متعددی مانند حقوق و دستمزد، ارتباطات، سیاستها، رویه­ها، ابعاد شغلی، تنظیم کار و ویژگی­های شخصی کارکنان می­باشد. رضایت شغلی همچنین بر رفتار سازمانی، میزان تاخیر، غیبت و ترک خدمت کارکنان تاثیر می­گذارد. بنابراین، رضایتمندی کارکنان از شغل و سازمان موجب موفقیت در کار و اثر بخشی آنها خواهد شد(55). تحقیقات نشان می­دهد که علت دیدگاه مثبت و منفی افراد نسبت به شغل و کارشان شامل موارد زیر می باشد:

1- عوامل مربوط به سیاستها و رویه­ها

2- عواملی مربوط به شرایط به خصوص از کار و یا نحوه قرار گرفتن افراد در محل انجام کار

3- عوامل در ارتباط با شخصیت­های فردی کارکنان (55).

 ویس، دیویس، انگلند و لافکوئیست رضایت شغلی را به عنوان رضایت دو طرفه افراد با تقویت کننده­های باطنی و بیرونی دانسته­اند. بنابراین رضایت شغلی تلاش برای قدردانی از افراد به وسیله فاکتورهای محیطی بیرونی و درونی می­باشد که منجر به رضایت کاری افراد می­گردد(51 و52).

 مک کورمیک و ایگلن (1985) تفاوت­های رضایت شغلی درونی و بیرونی را شناسایی کردند. رضایت درونی به عنوان تجربه­ی یک حس شایستگی تشریح می­شود. به طور همزمان رضایت بیرونی به عنوان خرسندی که از پاداش­های خارجی منتج می­شود، تشریح می­گردد. رضایت شغلی در گسترده­ترین مفهوم، به نگرش عمومی فرد به سوی یک شغل یا ابعادی از شغل ارجاع داده می­شود(56).

  رضایت از شغل خود امری روانشناختی است و جنبه فردی دارد، اما محیط کار، رضایت از مدیریت و عوامل اجتماعی بسیاری نیز بر آن تاثیر می­گذارد. سنجش سطح رضایت شغلی مبتنی بر این فرض است که اولا احساس رضایت یا نارضایتی ناشی از نگرشی است که خود نیز تا اندازه­ای با چگونگی شغل و مقتضیات مربوط به آن پدید می­آید. ثانیا چنین نگرشهایی عوامل موثر در برخی از رفتارها به حساب می­آیند. اگر چه همه اعضای نیروی کار نیز نسبت به مقتضیات عینی کار به طور یکسان واکنش نشان نمی­دهند، بنابراین در این اندازه­گیری­ها باید تفاوت­های فردی را در نظر گرفت(51).

   به نظر هاپاک رضایت شغلی مفهومی پیچیده و چند بعدی است و با عامل های روانی، جسمانی و اجتماعی ارتباط دارد. تنها یک عامل موجب رضایت شغلی نمی­شود بلکه ترکیب معینی از مجموعه عامل های گوناگون سبب می­گردد که فرد شاغل در لحظه معینی از زمان، از شغلش احساس رضایت کند و به خود بگوید که از شغلش راضی است و از آن لذت می­برد. فرد با تاکیدی که بر عامل های گوناگون از قبیل: میزان درآمد، ارزش اجتماعی شغل، شرایط محیط کار و فراورده های اشتغال در زمانهای متفاوت دارد، از راههای گوناگون احساس رضایت می­کند(51).

  به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران از میان همه­ی مفاهیمی که متخصصان رفتار سازمانی، مدیریت و روانشناسان سازمانی و صنعتی در موقعیت­های سازمانی مختلف مورد مطالعه قرار داده­اند، رضایت شغلی از مهمترین زمینه­های پژوهشی بوده است. اکثر ایشان به گونه کلی این مفهوم را از دو دیدگاه نگرشی و انگیزشی مورد بررسی  قرار داده­اند برای مثال هلریگلو وودمن رضایت شغلی را بازخورد عمومی فرد نسبت به شغل یا حرفه خویش تعریف می­کنند، در حالیکه برخی دیگر مانند لوکه رضایت شغلی را به عنوان حالت هیجانی لذت بخش یا مثبتی تعریف می­کنند که ناشی از ارزیابی شغلی یا تجربه های شغلی فرد است(51 و65).

 


Woodman

دانلود چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق رضایت شغلی و سلامت

نمونه سوالات آزمون استخدامی اموزش و پرورش تفکیک رسته شغلی هنر

نمونه سوالات آزمون استخدامی اموزش و پرورش تفکیک رسته شغلی هنر
دسته بندی آزمون استخدامی
بازدید ها 253
فرمت فایل pdf
حجم فایل 196 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 15
نمونه سوالات آزمون استخدامی اموزش و پرورش تفکیک رسته شغلی هنر

فروشنده فایل

کد کاربری 4513
کاربر

نمونه سوالات آزمون استخدامی اموزش و پرورش تفکیک رسته شغلی هنر

این مجموعه و پکیج شامل مهم ترین پر کاربردترین و پرتکرارترین نمونه سوالات آزمون های استخدامی دستگاه های اجرایی و آموزش و پرورش مربوط به این رسته شغلی میباشند و نقش بسیار مهمی در نتیجه نهایی دارند لذا مستقیما و اکیدا پیشنهاد تهیه و مطالعه این پکیج را به شما داوطلبان عزیز که حتما قصد قبولی آزمون را دارید می نمایم و اکیدا تاکید دارم که این مجموعه فوق العاده شگفت انگیز را از کف ندهید همین حالا اقدام نمایید آره الان لحظه بعدی باورکن که از رقیبت کلی عقب افتادی...

مبانی نظری و پیشینه پژوهش درباره استعداد خستگی شغلی


مبانی نظری و پیشینه پژوهش درباره استعداد خستگی شغلی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش در باره ی استعداد خستگی شغلی

دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش درباره استعداد خستگی شغلی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش در باره ی استعداد خستگی شغلی
مبانی نظری و پیشینه  در باره ی استعداد خستگی شغلی
مبانی نظری و پیشینه پژوهش  استعداد خستگی شغلی
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 42 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 39

مبانی نظری و پیشینه پژوهش در باره ی استعداد خستگی شغلی

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع :    انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل:     WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

 

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

از زمان‌های دور (دوره­ی کلاسیک) در مورد خستگی مطالبی به جا مانده است که شرح مفصل آن به قرن چهارم میلادی برمی­گردد (هیلی[1]، 1984). امّا، تا اواسط قرن هجدهم میلادی تعریفی از واژه‌ی خستگی در زبان انگلیسی وجود نداشت و ریشه­ی آن هم مشخصاً معلوم نبود (هیلی، 1984؛کوهن،1976). محققان می‌گویند ریشه‌ی لغت خستگی بسته به اینکه معنای اصلی آن به جنبه‌های جسمی یا روحی اشاره کند، متفاوت است. در میان معادل‌های واژه­ی خستگی جسمی می‌توان به لغات "دلگیر کننده[2]، "کسالت آورنده[3]"، "محزون[4]" اشاره کرد، در حالی که معادلهای روحی آن شامل واژه‌های"ملال آور[5]"،  "یکنواخت[6]" و واژه‌ی فرانسوی (Ennui)  است (هیلی، 1984؛ کوهن، 1976؛ اوکانر[7]، 1967).

در سایر زبانها معانی دیگری از خستگی که ناشی از نحوه‌ی کاربرد این اصطلاح است را می‌توان پیدا کرد. برای مثال در زبان آلمانی، لغت"Lany Wiele"که حاکی از "گذر کند زمان" است معنی خستگی را می‌دهد. در زبان عبری، لغت "Lashemn"به معنای "آرزوی چیزی را کردن" و همچنین" اندوه ناشی از بیکاری" معادل واژه‌ی خستگی است. معنی اصلی واژه­ی خستگی در زبان اسلاوی" Kuka"است که به معنای "تکرار و یکنواختی[8]" است (واف، 1979). نهایتاً ساندبرگ و استات (1992) معادل‌های دیگر واژه‌ی خستگی (خسته کننده) را از زبان‌های ژاپنی، چینی (ماندارین) وکره‌ای که تأکید بر مفاهیم "جالب نبودن[9]"و یا "بیکار بودن[10]" است راگزارش کرده‌اند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد ریشه‌ی لغت خستگی می‌توان به نوشته‌های آسمان[11] (1979) و واف[12] (1979) مراجعه کرد. کاربردهای ادبی واژه‌ی خستگی را همچنین در آثار هیلی(1984)، کلاپ[13] (1986)، کوهن (1976)، اسپکز[14] (1995) می‌توان یافت.

شکایات مربوط به خستگی ناشی از کار بسیار فراگیر هستند (فارن ورث[15]،1998؛ فیشر،1987؛ گارسون[16]،1975؛گست[17]، ویلیامز[18]، و دیو[19]،1978؛ کوم‌هاوسر[20]،1965؛رابین[21]،1976؛ اسمیت[22]،1955؛ ترکل[23]، 1974؛ ویات[24]،فراسر، و استاک[25]،1929)، و تجربه­ی عمومی خستگی در میان فرهنگهای

 مختلف مکرراً گزارش شده است (ساندبرگ، لاتکین[26]، فارمر و سائود[27]،1991؛ ساندبرگ و استات،1992؛ ودانوویچ و وات[28]،199). برای مثال، گست و همکارانش[29] (1978) سه نمونه از کارگران انگلیسی را به عنوان معرف همه­ی سطوح سازمانی مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند که قضاوت بیش از نیمی (56 درصد) از آنها این است که شغلشان به طور کلی خسته کننده است، در حالیکه 79 تا 87 درصد آنها می‌گفتند برخی از مواقع احساس خستگی می‌کنند. محققان نظامی خستگی شغلی را به عنوان یک مشکل رایج سربازان در پادگان‌های نظامی در زمان صلح تصدیق می‌کنند (هریس و سگال[30]،1985).

2-1-2- مفاهیم و تصورات خستگی 

اگرچه پژوهش‌های انجام شده در مورد خستگی فراوان نیستند، امّا آنها بسیار متنوع هستند. تعاریف بیان شده در مورد ماهیّت خستگی تقریباً به تعداد مقالات تجربی و ادبی که در این مورد نوشته شده است می‌باشند، که بخش بزرگی از آنها عمدتاً به علایق و زمینه‌های فکری نویسنده­گان مقالات بستگی دارد. برای مثال، پژوهشگران روانپزشکی، مطابق معمول خستگی را ازطریق بررسی مکانیسم‌های دفاعی و روان‌رنجورخویی مورد مطالعه قرار می‌دهند، در حالیکه روانشناسان مطابق معمول خستگی را ازطریق فرسودگی ناشی از زندگی صنعتی، یکنواختی، گوش به زنگ بودن، مورد مطالعه قرار می‌دهند و کمتر بر جنبه‌ی تئوری شخصیت  (فردیت) تمرکز دارند. لیری[31]، راجرز[32]،کان فیلد[33]، و کئو[34] (1986) بر این نکته تأکید دارند که تفسیرهای گوناگون از خستگی به دلیل" سوابق وشرایط، وابستگی روانشناختی، ملازمات پدیده شناختی، و پیامدهای رفتار­ی می­باشد" در ادامه نگاهی گذرا به چهار مفهوم رایج خستگی می‌شود.

2-1-2-1- دیدگاه روانکاوانه[35]

اکثر مقاله‌های نظری موجود در مورد خستگی روانکاوانه هستند. این مقاله‌های نظری به بیش از 65 سال

 پیش بر می­گردند (فنیچل[36]، 1934، 1951، 1954؛ گرین سون[37]، 1953؛ اُکانر، 1967؛ اسپیتز[38]، 1937؛ واف، 1979). به نظر می­آید اثر فنیچل (1934) اولین درمان کلینیکی باشد، که بین فرم بهنجار و آسیب شناختی خستگی (به ترتیب خستگی وضعی و خصیصه‌ای) تمایز قائل می­شود.

در تعاریف روانکاوانه از خستگی اساساً بر تعارض درون روانی (درون شخصیتی) و یا فشار روحی ناشی از سرکوب تمایلات نامناسب و غیر منطقی و رشد ناکافی من[39] تمرکز می‌شود (دچن[40]،1988؛ دچن و مودی،1987؛ آسمان، 1979؛ فنیچل، 1934، 1951؛ گرین سون،1953). برای مثال، "خستگی به عنوان حالتی از یک تنش غریزی که در آن اهداف غریزی سرکوب شده‌اند امّا این تنش به عنوان خستگی احساس می‌شود، توصیف شده است " (فنیچل، 1954: 293)، و مشخصه‌ی آن احساس پوچی و تنش به طور همزمان است، که درآن فرد قادر به یافتن هر گونه درگیر کردن راضی کننده‌ی خویش در کار نخواهد بود (وین برگ و مولر[41]، 1974).

 بر طبق دیدگاه پزشکی وین برگر و مولر (1974)، در تحقیقات پدیده شناختی کیفی اخیر"خستگی دائمی[42]" بیان شده است:که فرد پس از اینکه برنامه‌های زندگی خود را با امور غیرمطلوب و برخلاف علائق خود ترکیب می‌کند به تدریج کسل و خسته می‌شود. این گونه افراد هیجانهای عاطفی دوگانه‌ای[43] احساس می‌کنند زیرا اصولاً ازسایر افرادی که در برخوردهای روزمره‌ی آنها دخالت دارند ناراحت هستند و در عین حال بطور جدی تری از دست خودشان ناراحت هستند" (بارگ دیل[44]،2000: 188). تحقیقات بارگ دیل (2000) نشان می­دهد که افرادی که مستعد "خستگی دائمی هستند" شیوه‌ی زندگی منفعل و اجتناب‌ناپذیر را پیش می‌گیرند که حاصل آن خستگیی است که به جنبه‌های دیگر زندگی آنها نیز تسری می‌یابد؛ و بدین ترتیب یک دوره‌ی پیوسته از خستگی مزمن[45] و تنازعات مداوم برای غلبه بر اثرات نامطلوب را بوجود می‌آورد.

 

2-1-2 -2- دیدگاه فیزیولوژیک[46]

بر طبق نظریه پردازان انگیزشی معاصر (برلین[47]، 1960، 1967؛ فیسک و مدی[48]، 1961)، افراد برای حفظ سطحی بهینه از انگیختگی تلاش می‌کنند. دامارد- فرای و لیرد[49] (1989)دو نظریه­ی کاملاً متفاوت از نقش برانگیختگی دربروز خستگی را ابراز می‌کنند. دیدگاه اول می‌گوید که خستگی حالتی است که در آن سطح تحریک و انگیزش خارجی به نحو نامطلوبی پائین است، ومنجر به ایجاد سطح پایین انگیزش درونی می‌گردد. و دیدگاه دوّم مؤید این نکته است که تحریک خارجی پایین باعث ایجاد انگیختگی درونی بالا می‌شود تا انگیختگی پایین محیط بیرونی را جبران کند و به متمرکز کردن توجّه و حواس فرد کمک کند.

 مطالعات خستگی و تغییرات فیزیولوژیکی در زمینه‌ی  برانگیختگی (پاسخ‌های ناگهانی پوست[50]، فشار خون[51]، مصرف اکسیژن[52]) نتایج متنقاضی را ایجاد کرده­اند. برای مثال، مطالعات زیادی وجود داردکه افزایش خستگی ( وضعی)، را متناظر با افزایش در علائم فیزیولوژیک انگیختگی گزارش کرده‌اند (برلین، 1960؛ هیل، 1975؛ لندن[53]، شوبرت[54]، و واشبرن[55]، 1972)، و مطالعاتی وجود دارد که افزایش خستگی را متناظر با کاهش در علائم فیزیولوژیک انگیختگی گزارش کرده‌اند (گی ویتز[56]، 1966؛ تکری[57]، بی لی، و تاچ استون، 1977)، و همچنین تحقیقاتی وجود دارد که افزایش خستگی را متناظر با افزایش و کاهش توأم در انگیختگی گزارش کرده‌اند (بی لی، تکری، پیرل و پاریش[58]، 1976؛ سیدل و اسمیت[59]، 1974).

طرفداران تفسیر خستگی به عنوان شرایطی از انگیختگی خودکار تشدید شده پیشنهاد می‌کنند که عوامل اصلی خستگی عبارتنداز: بی‌قراری[60]، ناکامی[61]، اذّیت و آزار[62]، تهییج[63]، و فشار روحی[64].
(بارمک[65]، 1937؛هیل و پرکنیز[66]، 1985؛ استا گنر[67]، 1975)، در حالیکه طرفداران وضعیت پایین انگیختگی معتقدند که عوامل خستگی عبارتنداز: حواسپرتی[68]، خیالبافی[69]، خطاهای عملکردی[70] ، خمیازه[71]، و خواب آلودگی[72] (همیلتون،1981؛ میکولاس و ودانوویچ[73] ،1993). شواهد تجربی متناقضی وجود دارد که نشان می‌دهند خستگی ازطریق کاهش و افزایش انگیختگی قابل تشخیص نیست.

 هیل و پرکنیز (1985) پیشنهاد می­دهند که خستگی هم از طریق یک عامل شناختی (یعنی، یکنواختی ذهنی[74]) و یک عامل عاطفی (یعنی، ناکامی) مشخص می‌شود، امّا هیچگونه عامل روانشناختی مشخصی برای این مسئله وجود ندارد.  و همچنین عنوان می‌کنند که" فعالیت‌های جالب در فرد خشنودی هیجانی ایجاد می‌کند" و "فعالیت‌های ملال آور در فرد سطح بالایی از ناکامی ایجاد می‌کند." این محققان چنین استدلال می‌کنند که" هنگامی که تحریک و انگیزش به عنوان یکنواختی روحی استنباط می‌شوند و هنگامیکه رضایت خاطرمطلوب فرد به کمترین حد خود می‌رسد" خستگی افزایش می‌یابد و نتیجه‌ی آن حد بالایی از خستگی و فرسودگی است (هیل و پرکینز، 1985). ماگینی[75] (2000) در تأئید عقاید و نتایج کلی هیل و پرکنیز (1985) بیان داشته است که "خستگی هنوز درمحدوده‌ی تحقیقات آسیب شناسی روانی و زیست شناسی روانی قرار دارد،" واینکه" آسیب شناسی خستگی نیازمند تحقیقات دقیق‌تر در زمینه‌های مشخصی می­باشد"  (هیل و پرکینز، 1985).

لیری و همکارانش[76] (1986) همچنین خستگی را به عنوان تجربه‌ای روحی مرتبط با فرآیند‌های احساسی - شناختی بیان کرده­اند. خصوصاً، در این تحقیقات بیان شده است که، میزان خستگیی که هر فرد آن را تجربه می­کند مرتبط با میزان تلاش ذهنی وی برای حفظ تمرکز بر روی یک محرکی که عامل خستگی است مورد بررسی قرار گرفته است. لیری و همکارانش (1986) بیان داشته­اند که تلاش برای حفظ سطحی بهینه از انگیختگی، از طریق دنبال کردن محرک‌های فاقد جذابیت، برای شروع خستگی ضروری است، و این همان امری است که باعث تشخیص آن از بی‌علاقگی می‌شود. دیدگاه‌های بیان شده توسط لیری و همکارانش (1986) با جنبه‌هایی ازدیدگاه همیلتون (1983؛1981) که بعداً در دیدگاه رشدی مورد بحث قرار می‌گیرد شباهت‌هایی دارد.

2-1-2-3- دیدگاه رشدی[77]

رویکرد جدید به مفهوم خستگی یک دیدگاه رشدی را نشان می‌دهد. همیلتون (1983،1981) معتقد است چیزی که برای فرد جالب و معنا‌دار است و هم ظرفیت "توجّه – قانونی" برای جلب توجّه، به میزان زیادی در طی دوران کودکی و نوجوانی رشد می‌یابد. این بدین معناست که همیلتون عقیده دارد عادات حواسی (برای مثال، فراهم آوردن سرگرمی ولذّت، رشد علاقه، جلوگیری از خستگی)که برای ایجاد یک هویّت جداگانه نیاز می‌شوند، می‌تواند در حد بسیار کم در طی مراحل رشد توسعه داده شوند. همیلتون (1983) بیان می­کند که راههایی که افراد برای سرگرم کردن خودشان و مقابله با خستگی می‌آموزند پی­آمدهای گسترده بطور بالقوه‌ی مضر برای شخص، اجتماع و زیست بوم شناسی دارد. همیلتون (1981) معتقد است که "تفاوت‌های فردی در توجّه و سایر صفات فردی درتنظیم زنجیره‌ی دامنه‌ی تجربیات از جلب توجّه تا احساس خستگی قرار دارند با اهمیّت هستند." (همیلتون،1981).

کار روانکاوانه‌ی آسمان (1979)نیز همچنین می­تواند در زمینه­ی دیدگاه رشدی تفسیرشود. بر طبق اطلاعات کلنیکی و مطالعات تحقیقاتی کودکان، آسمان بر این عقیده است که رویکرد روانکاوان گذشته‌ی خستگی بر اساس ویژگیهای شخصیتی که به طور گسترده‌ای تعیین شده بود مردود می‌باشد. اسمان (1979) می‌گوید" نیاز به ویژگی محرکهای تأمین شده‌ی خارجی درشخص با یک زمینه‌ی منظور شناختی وابسته به محیط، وهمچنین انفعّال شخصیتی افراد از عوامل مهم و بلااجتناب افزایش خستگی هستند، و این عوامل ممکن است درطی مراحل خاصی از زندگی رخ دهند.

اخیراً، گابریل[78] (1988) رویکرد خستگی را مورد بررسی قرارداده است. اوکه با استفاده از مصاحبه‌های کلنیکی و مطالعه‌ی کودکان، که به نظر می­رسد از تحقیقات پیشین گرین سن (1953) عاریه گرفته است، عنوان می­کند که " خستگی یک حالت نفسانی و ذاتی است که شامل موارد ذیل می‌باشد:

1. تمایلات عادی 2. عدم تمایل به کار 3. یک ایده‌ی منفعل (امید به اینکه دنیای خارج رضایت فرد را تأمین خواهد کرد ) 4. آشفتگی زمانی در حالیکه  زمان متوقف می‌شود یا به کندی هرچه تمام تر می‌گذرد؛ 5. بی‌خیالی." گابریل (1988) بیان می‌کندکه افراد بالغ که به شدّت احساس خستگی می‌کنند ممکن است به خاطر تصوّری که از هر دو نمودهای شخصی و هدف‌شان دارند یک شکست را در خودشان تجربه کنند.

2-1-2-4 دیدگاه صنعتی ـ انسانی[79]

روانشناسان صنعتی ـ سازمانی در اوایل (برای مثال، بورنت، 1924، 1925؛ دیویس[80]، 1926؛ ‌ هاوسر[81]، 1922؛ مونستربرگ[82]، 1913؛ میرز[83]،1929؛ تامپسون[84]، جی آر[85]، 1929 ؛ وتیلس[86]، 1932؛ ویات، 1927، 1929، 1939) به مشکلاتی از قبیل فرسودگی، یکنواختی، خستگی و سایر متغیرهای دیگر که مرتبط با شرایط کاری بود و می‌توانست شدیداً بر عملکرد شغلی تأثیر بگذارد توجّه کردند. در انگلستان،  بین سال‌های 1940 تا 1920، مجموعه‌ای از گزارشات اصلی توسط هیأت تحقیق خستگی صنعتی[87](IFRB)، که بعداً به عنوان هیأت تحقیق سلامت صنعتی[88] (IHRB ) تغییر نام داد، منتشر شد، که نگرانی زیادی در مورد مشکلات خستگی مربوط به کار و همچنین نیاز به بررسی ارتباط بین خستگی و برون‌داد کار را نشان داد (بورنت[89] 1925؛ ویات 1934؛ ویات و فرسر[90]، 1929 و استاک، 1929؛ ویات، لنگدان[91] و استاک، 1937).

 در آمریکا تحقیق اولیه‌ی بنیادی بارمک (1937،1939) برای اولین بار یک خط مشی تجربی را برای مطالعه‌ی خستگی معرفی کرد که متعاقباً توسط دیگر محققان بکار گرفته شده است (مثلاً تکری، بی‌لی و تاچ استون، 1977). بارمک (1937) پیشنهاد کرد خستگی"یک حالت تعارض بین تمایل به ادامه‌ی کار و تمایل به خلاص شدن از شرایطی است که اساساً بخاطر عدم انگیزه، نارضایتی از کار ایجاد می‌شود." تحقیقات بارمک مشخص کرد استفاده از محرکهایی (مانند کافئین[92]، آمفتامین[93]، اپی درین[94]) باعث کاهش خستگی می‌شود و این باعث بوجود آمدن فرضیه‌ی انگیختگی[95] شد ( برلین، 1967؛ فیسک و مادی[96]، 1961).

 


2-Healy

[2]-Dreary

[3]- Weary

[4]- Doleful

[5]- Tedium

[6]- Monotony

[7]- O ُConnor

[8]- Repetition And Monotony

[9]- Not Interesting

[10]- Nothing To Do

[11]-Esman

[12]- Waugh

[13]-Klapp

[14]-Spacks

[15] -Worth

[16]- Garson

[17]- Guest

[18]- Williams

[19]-Dewe

[20]-Komhauser

[21]- Rubin

[22]- Smith

[23]-Terkel

[24]- Wyatt

[25]-Fraser&Stock

[26]-Latkin

[27]-Farmer&Saoud

[28]-Vodanovich&Watt

[29]- Guest Et Al.

[30]-Harris&Segal

[31]- Leary

[32]- Rogers

[33]- Canfield

[34]- Coe

[35]- Psychoanalytic Perspective

[36]-Fenichel

[37]-Greenson

[38]- Spitz

[39]- Ego

[40]- De Chenne

[41]- Weinberger & Muller

[42]- Habitual Boredom

[43]- Emotionally Ambivalent

[44]-Bargdill

[45]- Chronic Boredom

[46]- Physiological Perspective

[47]-Berlyne

[48]- Fiske

[49]-Damrad – Frye And Laird

[50]- Galvanic Skin Response

[51]- Blood Pressure

[52]- Oxygen Consumption

[53]- London

[54]- Schubert

[55]-Washbum

[56]-Geiwitz

[57]-Thackray

[58]- Pearl & Parish

[59]-Siddle&Smith

[60]- Restlessness

[61]-Frutration

[62]- Doodling

[63]- Irritation

[64]- Emotional

[65]-Barmack

[66]- Hill & Perkins

[67]-Stagner

[68]- Wandering Attention

[69]- Daydreaming

[70]- Performance Errors

[71]- Yawning

[72]- Sleepiness

[73]-Mikulas

[74]- Subjective Monotony

[75]-Maggini

[76]- Leary Et Al

[77]- Developmental Perspective

[78]- Gabriel

[79]- Industrial/Human Factors Perspective

[80]- Davies

[81]-Kornhauser

[82]- Munsterberg

[83]- Myers

[84]- Thompson

[85]-Jr

[86]-Viteles

[87]-Industrial Fatigue Research Board

[88]-Industrial Health Research Board

[89]- Burnett

[90]-Fraser

[91]- Langdon

[92]- Caffeine

[93]- Amphetamine

[94]- Ephedrine

[95]- Arousal Hypothesis

[96]-Fiske&Maddi

دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش درباره استعداد خستگی شغلی

فصل سیزدهم کتاب تئوری سازمان، ساختار و طرح سازمانی نوشته رابینز ترجمه الوانی و دانایی فرد با موضوع مدیریت فناوری و طراحی شغل

دانلود پاورپوینت فصل سیزدهم کتاب تئوری سازمان، ساختار و طرح سازمانی نوشته رابینز ترجمه الوانی و دانایی فرد با موضوع مدیریت فناوری و طراحی شغل، در قالب pptx و در 28 اسلاید، قابل ویرایش، شامل مقدمه، رویکردهای مختلف به طراحی شغل، رویکرد سیتم های فنی اجتماعی، مقایسه سیستم ماشینی و سیستم های فنی – اجتماعی در زمینه طراحی شغل، برخی از اصول ویژه برگرفته ش
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 55
فرمت فایل pptx
حجم فایل 1741 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 28
پاورپوینت فصل سیزدهم کتاب تئوری سازمان، ساختار و طرح سازمانی نوشته رابینز ترجمه الوانی و دانایی فرد با موضوع مدیریت فناوری و طراحی شغل

فروشنده فایل

کد کاربری 19
کاربر

دانلود پاورپوینت فصل سیزدهم کتاب تئوری سازمان، ساختار و طرح سازمانی نوشته رابینز ترجمه الوانی و دانایی فرد با موضوع مدیریت فناوری و طراحی شغل، در قالب pptx و در 28 اسلاید، قابل ویرایش، شامل:

مقدمه

رویکردهای مختلف به طراحی شغل

رویکرد سیتم های فنی- اجتماعی

مقایسه سیستم ماشینی و سیستم های فنی – اجتماعی در زمینه طراحی شغل

برخی از اصول ویژه برگرفته شده از سیتم های فنی - اجتماعی

مدل ویژگی های شغل

ابعاد پنج گانه اصلی شغل

مدل ویژگیهای شغل

محاسبه میزان انگیزش بالقوه شغل

رهنمودهای مدل ویژگی شغل برای مدیران در طراحی شغل

چهار مکتب فکری در مورد طراحی شغل

مکتب مهندسی

مکتب روانشناختی

مکتب مهندسی انسانی (ارگونومی)

مکتب زیستی (بیولوژیک)

شیوه های خاص طراحی کار

توسعه شغلی

غنی سازی شغل

گروه های کاری منسجم

گروه کاری خودگردان (مستقل)

چه موقع مدیریت باید طراحی مجدد شغل را مورد توجه قرار دهد؟

قسمتی از متن:

ابعاد پنج گانه اصلی شغل بر اساس مدل ویژگیهای شغل:

تنوع مهارت: شغل شامل وظایف متنوع باشد، طوری که یک فرد بتواند از مهارتها و توانایی های گوناگون بهره گیرد.

معنی دار بودن وظیفه: وظیفه شغلی به نحوی تعیین شده اند که کار از ابتدا تا انتها برای شاغل مشخص بوده و فرد تصویر کاملی از وظایف شغلی خود داشته و خود بخش مهمی از کار تلقی شود.

اهمیت وظایف: میزانی که شغل دارای اهمیت و ارزش بوده و اثرات محسوسی بر زندگی یا کار افراد دیگر دارد.

استقلال و اختیار در کار: حد و حدودی که شاغل در برنامه ریزی زمانی کار، در تعیین رویه های کاری، از استقلال و آزادی عمل برخوردار است.

بازخورد: شغل طوری طراحی شده باشد که اطلاعات واضح و مستقیم در مورد اثربخشی نتایج و عملکرد کاری به شاغل بدهد.

توضیحات:

کتاب تئوری سازمان، ساختار و طرح سازمانی نوشته استیفن رابینز ترجمه دکتر مهدی الوانی و دکتر حسن دانایی فرد، از جمله منابع مهم درسی رشته های مجموعه مدیریت در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد می باشد. این فایل شامل پاورپوینت فصل سیزدهم این کتاب با موضوع " مدیریت فناوری و طراحی شغل" می باشد که در حجم 28 اسلاید همراه با توضیحات کامل تهیه شده است که می تواند توسط دانشجویان به عنوان ارائه کلاسی مورد استفاده قرار گیرد.

پاورپوینت تهیه شده بسیار کامل و قابل ویرایش بوده و در تهیه آن، کلیه اصول و علائم نگارشی و چیدمان جمله بندی رعایت شده و به راحتی و به دلخواه می توان قالب آن را تغییر داد.

دانلود تحولات تکنولوژی و ماهیت مشاغل در عصر اطلاعات و ارتباطات 20 ص

دانلود تحولات تکنولوژی و ماهیت مشاغل در عصر اطلاعات و ارتباطات 20 ص تحقیق تحولات تکنولوژی و ماهیت مشاغل در عصر اطلاعات و ارتباطات 20 ص مقاله تحولات تکنولوژی و ماهیت مشاغل در عصر اطلاعات و ارتباطات 20 ص تحولات تکنولوژی و ماهیت مشاغل در عصر اطلاعات و ارتباطات 20 ص
دسته بندی کامپیوتر و IT
بازدید ها 15
فرمت فایل zip
حجم فایل 19 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 30
دانلود تحولات تکنولوژی و ماهیت مشاغل در عصر اطلاعات و ارتباطات 20 ص

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

فرمت فایل : ورد

قسمتی از محتوی فایل

تعداد صفحات : 30 صفحه

باسمه تعالی تحولات تکنولوژی و ماهیت مشاغل در عصر اطلاعات و ارتباطات چکیده ایجاد مشاغل جدید و متنوع در عصر اطلاعات و ارتباطات، با توجه به تحولات تکنولوژی و بخصوص تکنولوژی اطلاعات، مستلزم شناخت ماهیت این مشاغل است.
آگاهی از تأثیرپذیری مشاغل از تکنولوژی یا اثرگذاری بر توسعة آن، نتیجة درک ماهیت مشاغل خواهدبود.
برای رسیدن به این مهم، می‌بایست به چند سؤال اساسی پاسخ داد.
اصولاًً تأثیر تکنولوژی بر مشاغل چه ابعادی دارد؟
آیا توسعة تکنولوژی باعث حذف برخی از مشاغل نخواهد شد؟
در این صورت چه مشاغل جدیدی بوجود می‌آورد؟
آیا این مشاغل جدید پایدارند یا خود نیز روز به ‌روز درحال تحول می‌باشند؟
این سؤالات و بسیاری از سؤالات دیگر دغدغه اصلی جوامعی است که تحت تأثیر تکنولوژی قرار گرفته و زندگی متداولشان را که سالیان دراز بصورت یکنواخت برقرار بوده تحت‌الشعاع قرار داده است.
پاسخ به این سؤالات می‌تواند دید مناسبی از مشاغل جدید را ارائه کند و به تصمیم‌گیری‌های بهتر بیانجامد.
این مقاله سرآغاز بحثی پیرامون ماهیت مشاغل جدید می‌باشد، که سعی نموده برای سؤالات اساسی فوق، پاسخ مناسب بیابد.
مقدمه روز به روز شاهد رشد و توسعة بیشتر تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در گوشه ‌وکنار دنیا هستیم؛ سرعت پردازنده‌ها زیاد می‌شود؛ هزینة انتقال اطلاعات کاهش و حجم آن افزایش می‌یابد و شبکه‌های اطلاعاتی(اینترنت) گسترده‌تر می‌شوند؛ وسایل و ابزار کوچکتر و کاراتر به بازار می‌آیند، نرم‌افزار‌ها حوزة نفوذ خود را در زندگی مردم توسعه می‌دهند و بطور کل فرهنگ‌ها و شکل زندگی اجتماعی دستخوش تحولات اساسی قرار می‌گیرد.
تحولات تکنولوژی همه‌چیز را متحول کرده است و حتی اشتغال نیز از این تحولات مصون نمانده‌ است.
در حالیکه یک معضل اساسی کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران بیکاری است، کشورهای پیشرفته بطور فزاینده‌ا‌ی نیروی کار فنی از سایر کشورها جذب می‌کنند.
چه دلیلی در فراوانی کار و کمبود نیروی کار در کشورهای پیشرفته و در مقابل بیکاری در کشورهای درحال توسعه وجود دارد؟
مسلماًً مهمترین دلیل در ماهیت کار است.
نیروی کاری که در آمریکا مورد نیاز است، یک نیروی مجرب تحصیل کرده است، در حالیکه خیل بیکاران کشور ما از تحصیلات عالیه برخوردار نیستند.
همچنین آن‌ها نیاز خود را بحدی رسانده‌اند که نیروی کارشان برای پاسخگویی آن کافی نباشد، در حالیکه نیاز به تکنولوژی‌های نو در بازار داخل کشور ما ضعیف است.
بنابراین حل معضل بیکاری در شرایط دنیای روز، به دو مؤلفة بازار و آموزش وابسته است.
تأثیر تکنولوژی اطلاعات بر اشتغال از دو بعد بکارگیری و توسعه قابل بررسی است.
صنعت اطلاعات یک صنعت بزرگ است که تکنولوژی اطلاعات را بکار می‌گیرد؛ در مقابل توسعة IT در صنعت IT انجام می‌شود.
جذب گستردة نیروی متخصص در صنعت IT توسط کشورهای غربی نشان از میزان بزرگی صنعت اطلاعات آنان دارد.
توسعة صنعت اطلاعات در واقع نتیجة توسعة بازار IT است.
صنعت اطلاعات نقش اساسی در ایجاد اشتغال دارد.
علاوه بر بسیاری از مشاغل که خود ایجاد می‌کند، به صنعت IT نیز رونق می‌دهد و در آنجا نیز باعث اشتغال فراوان می‌گردد.
مشاغلی چون مدیریت، مش